English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6127 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
It was required of me . They imposed it on me . U آنرا به من تکلیف کردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
full age U سن تکلیف
responsibilities U تکلیف
responsibility U تکلیف
assignments U تکلیف
abeyant U بی تکلیف
offhandedly U بی تکلیف
offhanded U بی تکلیف
assignment U تکلیف
duty U تکلیف
abeyant abeyance U بی تکلیف
at a loss what to do U لا تکلیف
at fault U بی تکلیف
task U تکلیف
tasks U تکلیف
imposition U تکلیف
task U کار تکلیف
homework U تکلیف خانه
referendums U کسب تکلیف
unaffected U بی تکلیف صمیمی
how shall we proceed U تکلیف چیست
he is at a loose end U بی تکلیف است
impone U تکلیف کردن
fall into abeyance U بی تکلیف ماندن
Where do you stand ?What am I Supposed to do ? U تکلیف من چیست ؟
interrupted task U تکلیف ناتمام
unfinished task U تکلیف ناتمام
at a loss what to do U بلا تکلیف
referendum U کسب تکلیف
referenda U کسب تکلیف
exercize U تمرین تکلیف
tasks U کار تکلیف
task analysis U تحلیل تکلیف
qualification U قید تکلیف
subadult U نزدیک سن تکلیف
task oriented U تکلیف گرا
low level task U تکلیف سطح پایین
To ask for instructions (directives). U کسب تکلیف کردن
schoolwork U تکلیف شبانه دانشجو
pendant U بی تکلیف ضمیمه شده
processes U تکلیف به حضور کردن
process U تکلیف به حضور کردن
pendants U بی تکلیف ضمیمه شده
he was refused employment U کردند
No, I don't like it. نه، آنرا نمیخواهم.
To do (perform) ones duty. U تکلیف خود را انجام دادن
assignment U تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignments U تکلیف درسی و مشق شاگرد
they put their heads together U با هم مشورت کردند
they proclaimed him sovereign U اعلان کردند
The trees are in bloom . U درختها گه کردند
they mulcted him U او را جریمه کردند
I leave it in your care . U آنرا به شما می سپارم
to put one's affairs in order [to settle one's business] U تکلیف کار خود را روشن کردن
To settle the issue one way or the other. U تکلیف کاری راروشن ( یکسره ) کردن
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
he was sent to england U به انگلیس اعزام کردند
what a ready welcome i found! U چه حسن استقبالی از من کردند !
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
potsdom agreement U تاکید وتشریح کردند
they put up a good fight U جنگ خوبی کردند
they had words U باهم نزاع کردند
They pinched my keys. U کلیدهایم رابلند کردند
They greeted each other. U با هم سلام وتعارف کردند
Get it to me before Friday . U قبل از جمعه آنرا به من برسان
Leave it tI'll tomorrow morning . U آنرا بگذارتا فردا صبح
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
you shoud rinse it in lukewarm water. U در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
Wrap it up in gift paper. U آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
they were made one U یعنی باهم عروسی کردند
the house was highly rated U خانه رازیاد تقویم کردند
He was deported from Iran. U اورااز ایران اخراج کردند
they poured toward that city U سوی ان شهر هجوم کردند
its was extended U مدت اعتبارانرا دراز کردند
The kids stamped on the ants . U بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
They were talking in Spanish . U بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
They beat each other black and blue. U همدیگر را خونین ومالین کردند
bombers raided the city U بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
It is yours the asking. U اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
I bought it on your recommendation. U بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
Can you prove it to me? U آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
I bought it on the recommendation of a friend. U طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
I wont buy it at this price . U با این قیمت آنرا نخواهم خرید
she was shot for a spy U اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
the exercised thier veto U انها حق وتوی خود را اعمال کردند
Fatimid U [پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
We sent for the doctor. U برای ما این دکتر را صدا کردند.
he was engagedon probation U بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
he paid through the nose U زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
bombers raided the city U بمب افگن هابران شهرحمله کردند
He was framed. U برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
The soldirs leg was amputated . U پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
They shook hand and made up. U با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
They searched the whole town . U تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w. <proverb> U دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
You cannot have it both ways . <proverb> U نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
flocked rug U [فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
to have somebody on the hook <idiom> U کسی را بلا تکلیف [معلق] نگه داشتن [اصطلاح روزمره]
to keep somebody in suspense <idiom> U کسی را بلا تکلیف [معلق] نگه داشتن [اصطلاح روزمره]
to let somebody dangle <idiom> U کسی را بلا تکلیف [معلق] نگه داشتن [اصطلاح روزمره]
to keep somebody on tenterhooks <idiom> U کسی را بلا تکلیف [معلق] نگه داشتن [اصطلاح روزمره]
To do something prefunctorily. U برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن
knickerbocker U زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
corinthian brass or bronze U یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
They I got confused . U آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
The bandits stripped him of all his belongines . U دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
inns of chancery U عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
they howled the speaker down U سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
retrofit U وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
The planes pin- pointed the enemy targets . U هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
The victors demanded unconditional surrender . U فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
user U بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
users U بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
hardware U دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
Our children have all left home now, but [except] [bar] one. U همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. U من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
initialization U مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
myrmidon U یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
Quantel U شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
mohock U تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
printed U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
prints U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
alpha channel U هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
fractal <adv.> <noun> O شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouses U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
vga U آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
generation U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generations U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
roundest U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
round U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
readers U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Mandlebrot set U تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
isolating U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
isolates U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
I had pins and needles in my legs. U ساق پاهایم [در اثر خواب رفتگی] مور مور می کردند.
point U نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange . زن و شوهر بگو مگوشان شد [بگو مگو کردند]
hot U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hottest U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
viewers U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
unmoderated list U لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
totems U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
brian kellogg U پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
totem U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
pend U معوق بودن بی تکلیف بودن
karadja medallion U ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
You deserve it. U حق داری ( استحقاق آنرا داری )
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
tracing U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
Mejidian style U طرح مجید [این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1where they cheated their workers for centuries.
2معنی اسم تیتان چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com